بازدید 678
1

مديريت صنعتي در مقابله با آتش سوزي Industrial Fire Risk Management

مقدمه

همراه با توسعه و دگرگوني در صنايع مدرن، نحوه كنترل خطرات ناشي از آتش سوزي پيچيده تر و مشكل تر مي شود. فرآيندها و توليدات صنعتي جديد، خطرات آتش سوزي مربوط به خود را به همراه دارند. واحدها (power generating units) و تجهيزات بكار رفته در نيروگاه هاي امروزي گرانتر شده و جايگزين كردن آنها هر روز مشكل تر مي گردد. بايد به ساختمان هاي تك واحدي توجه بيشتري نمود. ذخيره سازي مواد اوليه هر روز بيشتر و بيشتر مي گردد. در توليد، فروش و حسابداري از تجهيزاتي مانند كامپيوتر بيشتر از گذشته استفاده مي شود.
تجهيزات حفاظت در برابر آتش، به سختي مي توانند خود را با تغييرات و تحولات صنعتي هماهنگ كنند. در نتيجـه احتمال وقوع خسارات سنگيني كه بقاي كارخانه ها و مراكز تجاري را تهديد مي كنند، افزايش مي یابد. جلوگيري از اين خسارات با استفاده از راه هاي منطقي و اصولي مسئله اي جدي در مديريت محسوب مي گردد.
ايمني و پيشگيري از آتش سوزي خود به خود انجام نمي گيرد، بلكه مستلزم يك خط مشي و برنامه ريزي منظم است. سازماندهي مناسب همراه با شرح كامل مسئوليت ها و وظائف از پيش تعيين شده، از وظائف مهم در مديريت بشمار مي رود.
این مقاله روش هاي سازماندهي و نظارت به منظور پيشگيري از آتش سوزي را مورد بحث قرار داده است. اگرچه هدف اصلي اين فصل توجه به اماكن صنعتي است، ولي اصول كلي و روش هاي ارائه شده در اين فصل را مي توان در مورد مؤسسات بازرگاني، مدارس و دانشگاه ها، هتل ها، ساختمان هاي اداري، آپارتمان هاي مسكوني، سينماها و كليساها نيز به كار برد.
در ابتدا، مديريت و برنامه ريزي را مورد توجه و بحث قرار داده است. بخش هاي بعدي شامل خدمات حفاظتي، بررسي روش هاي ايمني و آموزش هاي فردي و گروهي مي باشند.

مدير ايمني واحد آتش نشاني

در واحدهاي كوچك، رئيس واحد، مدير يا هر مسئول اجرايي ديگر مي تواند به تنهايي تمام برنامه پيشگيري از خسارت ناشي از آتش را به اجرا در آورد. با اين وجود معمولآ يكي از مسئولين اجرايي كه مستقيمآ با مديريت مافوق در ارتباط است، براي اجراي برنامه هاي فوق انتخاب مي گردد.
اين مسئولين اجرايي داراي عناوين متعـددي از قبيـل مدير ايمني (fire risk manager)، سـرپرست حفاظـت از دارايـي (director of property conservation)، مـدير حفاظـت كارخانه (chief of plant protection) يا مسئول ايمني fire chief)) مي باشند.
به منظور كنترل و مهار خطر آتش سوزي، استفاده از امكاناتي از قبيل بيمه، توسط برخي از كارخانه ها به ويژه كارخانه هاي بزرگ به اجرا در آمده است. در ديگر كارخانه ها، قسمت هاي حفاظت در برابر آتش (fire protection)، ايمني كاركنان (personnel safety)، ايمني كارخانه (plant security) و بخش بيمه (insurance) هر يك در واحدهاي جداگانه اي به فعاليت مشغولند. مديــر بخش ايمني (يا ديگرمسئولين) بايـد به امور حفاظتـي مربوط به آتش سوزي آشنا بوده و نيــز بتواند با ديگر مديران بطور گروهي كار كند.

مسئوليت هاي اصلي مدير ايمني آتش نشاني عبارتند از:
1. ارزيابي وتحليل ميزان خسارت احتمالي و ارائه راه كارهاي مناسب
2. تدارك سيستم ها و روش هايي مناسب جهت كنترل و پيشگيري از خسارت ناشي از آتش
3. همكاري با ديگر بخش ها در مورد امور مربوط به كنترل خسارت:
الف) همكاري با بخش توليد (production department): در ارتباط با تغييرات در مواد و فرايندها و مواد جديد مؤثر در توليد، اداره امور داخلـي، خطرات عملياتي، نظارت بر برش و جوشكاري ( (welding and cutting
ب) همكاري با بخش مهندسي، حفاظت و مراقبت(engineering and maintenance): درارتباط با ساخت تاسيسات جديد، و سيستم هاي حفاظتـي آتش، برطرف ساختن ضعف هـاي حفاظتـي، نگهـداري و بررسـي تجهيـزات حفاظتـي
ج) همكاري با كاركنان: در ارتباط با آموزش هاي لازم براي جابجايي كاركنان در مواقع اضطراري
د) همكاري با بخش بيمه: در ارتبا ط با بازرسي هاي شركت بيمه، گزارشات خسارات و مشكلات حفاظتي
ه) همكاري با بخش آتش نشانـي محلـي (public fire department)در ارتبـاط با ارائه نقشه كـارخانه، مكان هـاي خطرناك، جايگـاه و نوع تجهيزات حفاظتي.
4. اداره كردن بخش اضطراري كارخانه و دادن آموزش هاي لازم
5. اجراي عمليات هاي كنترل خسارت در مواقع اضطراري
6. توضيح و تفسير قوانين، كدها و استاندارد هاي مربوط به كنترل خسارات
7. همكاري مديريت با مؤسسات دولتي ناظر و روابط عمومي

عمليات مقابله با آتش

از آنجایي كه همواره اين امكان وجود دارد كه در زمان وقوع آتش سوزي هر يك از افراد گروه مجبور باشد تا در كنار ماموران آتش نشاني انجام وظيفه كنند، لذا درصدد برآمديم تا به معرفي اطلاعات مربوطه بپردازيم. در اين مبحث واژه مامور يا افسر مسئول، صرفنظر از سمت او، به مسئول گروه اطلاق مي شود. سعي بر اين است كه موضوع مربوطه را به طريقي بررسي كنيم كه عمليات مقابله با آتش بر اساس آن انجام گيرد، اگرچه اطلاعاتي كه در ذيل به آن اشاره شده به هيچ وجه در هنگام وقوع آتش سوزي معمولي مورد نياز نمي باشد.
عبارت “دو حادثه آتش سوزي هيچگاه با هم يكسان نيستند” يك عبارت قديمي و واقعي از گفته هاي آتش نشان هاست. از اينرو بايد دانش فني از طريق ايجاد آگاهي و توانايي در درك موارد ضروري يك واقعه تقويت گردد، تا بدينوسيله بتوان عمليات مهار يك حادثه آتش سوزي را در لحظه حساس به خوبي انجام رساند.

روش هاي اطفاء حريق

1. انواع حريق Classification of Fires

به محض شناسايي محل آتش سوزي و تشخيص نوع مواد در حال سوخت، لازم است، جهت استفاده يكي از متدهاي اطفاء حريق، تصميم گيري كلي اتخاذ گردد. اين تصميم گيري به موارد زير بستگي دارد:

a) جنس مـواد سوخته شـده

b) اندازه و شدت آتش سوزي

در سال هاي اخير در بريتانيا، آتش سوزي ها را بطور غير رسمي به چهار نوع A وB و C و Mتقسيم كرده اند؛ كه به ترتيب، شامل آتش

سوزي هاي هيدروكربني، آتش سوزي ناشي از مايعات قابل اشتعال، آتش سوزي هاي الكتريكي و آتش سوزي هاي فلزي مي باشند. البته اكنون بين ملت هاي اروپايي، طبقه بندي جديدي انجام گرفته كه از سال 1970، تحت عنوان B.S.4547 تشكيل و ارائه گرديده است كه ما در ذيل به آنها خواهيم پرداخت.

گروهA : در اين نوع آتش سوزي مواد قابل احتراق معمولآ مواد جامد معدني (تركيبات كربني) مي باشند. در اين نوع آتش سوزي، بعد از احتراق مواد به زغال گداخته يا خاكه زغال مشتعل تبديل مي گردند. آتش سوزي هاي گروه Aرايج ترين نوع آتش سوزي بوده و مؤثرترين راه جهت اطفاء اين نوع حريق، عمومآ استفاده jet ها يا spray هاي آبي مي باشد.

گروهB: اين گروه شامل سيالات يا جامداتي است كه قابليت تبديل شدن به مايعات را دارند. براي تعيين بهترين ماده مهاركننده آتش در اين نوع آتش سوزي ها بايد مايعات قابل اشتعال را به دو دسته عمده تقسيم كرد:

a) مايعات محلول در آب

b) مايعات غير محلول در آب

2. وسايل اطفاء حريق Fire Extinguishing Media

اگر چه مواد زير در اطفاء حريق مورد استفاده قرار مي گيرند، ولي ممكن است كه هميشه در دسترس مآمورين آتش نشاني نباشند:

الف: آب

a) خاموش كننده هاي قابل حمل

b) پمپ هاي دستي

c) تجهيزات قرقره شیلنگ

d) رشته هاي شیلنگ

ب) كف

ج) مايعات قابل تبخير

د) دي اكسيد كربن

ه) گا ز خنثي

و) پودر خشك

ز) شن

ح) بخا ر

در آتش سوزي هاي كوچك كه احتياج به استفاده از وسايل ذكر شده نيست، جهت اطفاء حريق ممكن است از راههايي كه در زير آمده استفاده شود:

ط) پوشا ندن

ی) ضربه زدن با پا يا وسيله ديگري

ک) جابجا كردن آتش

برخي از عوامل فوق بصورت تجهيزات قابل نصب مي باشند كه در پاراگرا ف 17 به توضيح آنها مي پردازيم.

با در نظر گرفتن دو مورد فوق مواد زير در جهت اطفاء حريق مورد استفاده قرار مي گيرند.

اسپري آب، كف، مواد تبخير كننده، دي اكسيد كربن و پودرهاي خشك.

گروه :C اين گروه از آتش سوزي ها مربوط به گازها و يا گازهاي قابل تبديل به مايع به شكل اسپري و تحت فشار مي باشند. اين گازها عبارتند از: متان، پروپان، بوتان و غيره. معمولآ براي خنك كردن محفظه هاي گاز، از آب به شكل اسپري استفاده مي شود و براي كنترل آتش سوزي هاي حاصل از نشت سطحي مايعات مي توان از كف استفاده نمود.

گروه D: اين گروه شامل فلزات مي باشد. براي اطفاء اين حريق ها، دي اكسيد كربن، پودرهاي خشك و شن مناسب مي باشند. آب براي مهار اين نوع آتش سوزي ها مناسب نيست و حتي مي تواند خطرناك هم باشد براي اين دسته از آتش سوزي ها عمومآ از موادي مثل دي اكسيدكربن، پودرهاي خشك وماسه، استفاده مي شود.(به بخشC6 كتاب راهنما، فصل 7، آتش سوزي هاي فلزات، مراجعه نماييد.)

آتش سوزي هاي الكتريكي: اين نوع آتش سوزي ها كه امروزه برطبق بعضي نظريه ها، يك گروه را تشكيل مي دهند نمي توانند بصورت يك گروه مجزا در نظر گرفته شوند، زيرا هر حريقي كه عامل آن وسايل الكتريكي باشد در يكي از سه گروه D, B, Aدسته بندي مي شود. روش معمول در چنين مواردي قطع برق و استفاده از يك روش مناسب اطفاء حريق با توجه به ماده در حال حريق است. ولي در مواقعي كه نتوان از اين روش با اطمينان كامل استفاده كرد مي توان از مواد مهار كننده آتش كه رساناي الكتريسيته نيستند، استفاده نمود تا آسيبي به وسايل برقي نرسد. بعنوان مثال مي توان از مايعات تبخير كننده، دي اكسيد كربن و پودرهاي خشك استفاده نمود.

3.مهار كننده هاي آبي قابل حمل Water Portable Extinguishers

خاموش كننده هايي كه در تركيب آنها، آب يا محلول هاي شيميايي رقيق بكار گرفته مي شوند، مهاركننده هاي شيميايي قابل حمل، توضيح داده شده است. معمول ترين آنها سولفات سديم(sodium sulfate) است، اما در بعضي از آتش سوزي ها از بكارگيري محلول آب و سولفات سديم بايد خودداري نمود. در مكان هايي كه ريختن اسيد سودا براي پارچه و يا لباس مضرر است بايد فقط از خاموش كننده هاي آبي پر فشار استفاده نمود.

4.استفاده از آب توسط پمپ هاي دستي Water from Hand Pumps

ساختمان و كاربرد پمپ هاي stirrup و دستي توضيح داده شده است. وقتي كه اين پمپ ها مورد استفاده قرار مي گيرند بايد منبع آب آنها مجددآ پر گردد.

5.طريقه استفاده آب از شیلنگ و قرقره شیلنگ Hose Reel Equipment

شیلنگ يكي از تجهيزاتي است كه بيشتر در آتش سوزي هاي كوچك مورد استفاده قرار مي گيرد.

مزيت هاي استفاده از شلنگ ها در اطفاء حريق عبارتند از:

الف) مي تواند فورآ و براحتي در محل حادثه مورد استفاده قرار گيرد.

ب) شدت خروج آب از دهانه آنها قابل كنترل است و بدين ترتيب خسارات ناشي از آب به حداقل ميرسد.

ج) شیلنگ دور يك استوانه چرخان پيچيده شده بطوريكه فقط به اندازه مورد نياز، از دور آن باز مي شود.

د) استفاده و حمل قرقره شیلنگ نسبت به حمل شیلنگ اصلي به مراتب آسانتر و سبكتر است.

محدوديت هاي استفاده از شیلنگ عبارتند از:

الف) شعاع عمليات از محل قرار گرفتن قرقره شیلنگ تا محل حادثه محدود به 180 فوت يا 86/54 متر است. اما با بكارگيري اتصالات مي توان طول شیلنگ ها را افزايش داد.

ب) ظرفيت تانك آب همراه قرقره شیلنگ محدود به 100 گالن يا 6/456 ليتر است و اگر حجم آب كافي نباشد بايد ترتيبي داده شود تا بتوان مجددآ تانك را پرنمود. در مناطق شهري (built up) كه شيرهاي آتش نشاني به وفور وجود دارند تا قبل از اينكه تانك كاملآ خالي شود مي توان آنرا را پر نمود ودر مناطق خارج از شهر ممكن است اين كار به راحتي امكان پذير نباشد. محفظه ذخيره آب شیلنگ هاي قرقره دار، حاوي حدودآ 400 گالن يا 1818 ليتر آب است و اين مقدار معمولآ براي خاموش كردن بيشتر آتش سوزي هايي كه در آن نياز به فشارjet مي باشد، كافي است.

6.آب مورد استفاده در شیلنگ ها Water from Hose Lines

اگر ميزان آبي كه در سه روش بالا به آن اشاره شد براي خاموش كردن آتش كافي نباشد، استفاده از يك يا چند رشته شیلنگ ضروري است.

الف) نكات قابل توجه

اندازه معمـول شیلنگ هـا براي استفـاده در خدمـات آتش نشـانـي، قطـر 75/2 اينـچ (يا 70 ميليمتر) است ولـي بيشتر مآمـورين از شیلنگ هـايي با قطر ¾ 1 اينـچ (يا 44 ميليمتري) استفـاده ميكننـد. شیلنگـي كـه در داخـل سـاختمـان استفـاده مـي شـود همـواره از نوع آستـر دار (non-percolating)است. اما در نوا حي خارج شهر يا در قايق هاي آتش نشاني می توان از شیلنگ هـاي بدون آستر نيز استفاده نمـود. اولين شیلنگ هايي كه در محل آتش سـوزي بكارگرفته مي شوند، شیلنگ هاي ¾ 1 اينچي (يا 44 ميليمتري) با نازل هاي كم قطر و انشعاب هاي پراكنده مي باشند. بيشتر مآمورين آتش نشاني اين نوع شیلنگ را در شروع كار در محل آتش سوزي به كار مي گيرند و فاصله اين شیلنگ تا محل آتش سوزي بايد باندازه يك يا دو برابر اندازه دستگاه مورد نظر باشد. اغلب در مناطق خارج شهر كه آب به اندازه كافي در دسترس نيست، لازم است كه آب تا محل حادثه در محفظه هاي خاص حمل شود.

شیلنگ هاي بزرگتر در اندازه 5/3 اينچي يا 89 ميليمتري براي آبگيري از مخازن آب (در بعضي از كاميون ها حمل مي شود)، در قايق هاي آتش نشاني و براي تغذيه انشعابات استفاده مي گردند. اين شیلنگ ها همچنين بعنوان يك شیلنگ رابط در استفاده از شير آتش نشاني به كار گرفته مي شوند. براي اين منظور معمولآ شیلنگ ها در اندازه هاي كوچكتري حمل مي شوند. شیلنگ هايي كه قطر آنها بيش از 5/3 اينچ مي باشد در زمانيكه آب در آنها جريان دارد و به چندين انشعاب لوله متصل هستند، حمل آنها بسيارمشكل مي گردد.

ب) نوع شیلنگ

در مكان هايي كه شیلنگ از داخل ساختمان عبور داده مي شود، استفاده از شیلنگ هاي آستر دار بر شیلنگ هاي بدون آستر ارجحيت دارند زيرا از خسارت احتمالي ناشي از آب جلوگيري مي شود. از طرف ديگر استفاده از شیلنگ هاي بدون آستر در مناطق خارج از شهر و در مكان هايي كه بايد شیلنگ از روي مواد داغ عبور داده شود مناسب تر است زيرا كه خيس شدن پوشش شیلنگ بعلت نفوذ آب از خشك شدن و در نتيجه داغ شدن آن جلوگيري مي كند در حاليكه پوشش شیلنگ هاي آستر دار خشك بوده و در برابر گرما آسيب پذير مي باشند.

ج) اندازه نازل

هدف مآمور آتش نشاني، كنترل آتش در حداقل زمان ممكن با حداقل خسارت ناشي از آب مي باشد. زمانيكه جهت اطفاء حريق نياز به شیلنگ مي باشد، انتخاب انشعاب و اندازه نازل مناسب از اهميت خاصي برخوردار است. در آتش سوزي هايي كه شدت چنداني ندارند، اولين انشعابي كه مورد استفاده قرار مي گيرد بايد داراي كنترل دستي بوده، و قابليت استفاده از اسپري (پودر) همزمان امكان پذير باشد. در آتش سوزي هاي معمولي، انشعاباتي كه ويژگي استفاده از اسپري مناسب را دارند، در كنترل آتش تاثير بسزايي دارند چرا كه اثر خنك كنندگي آنها بيشتر است، كنترل آنها آسانتر است، مضرات يا خرابي استفاده ناشي از آب را ندارند و داراي قابليت مانور بيشتري مي باشند. در آتش سوزي هايي بزرگتر كه از انشعابات hand-control اسپري در اطفاء آنها استفاده مي گردد بايد از نازل هاي ساده استفاده نمود، زيرا آنها با قطر بيشتر از ¾ اينچ (19 ميليمتر) jet بيشتري با فشار بالاتر توليد مي كنند.

انشعاباتي كه قطر نازل هاي آنها 2/1 ، 8/5 ، 4/3 اينچ (13 ،16 يا 19 ميليمتر) است، حملشان نسبت به نازل هايی كه قطرشان بيش از 1، 8 /1 1 اينچ (25 يا 29 ميليمتر) می باشد آسانتر است، بخصوص در آتش سوزي هايي مثل هتل ها يا اداره ها، كه تعداد اتاق ها زياد بوده، و نياز به حركت دادن و جابجايي شیلنگ ها مي باشد. در چنين شرايطي بهتر است از 2 يا 3 انشعاب با نازل هايي كه قطركوچكتري دارند، استفاده نمود، و يا از چندين شیلنگ 44 ميليمتري بجاي يك شیلنگ 70 ميليمتري استفاده نمود. اما اگر مواد زيادي در داخل ساختمان در حال سوختن باشد، بايد از نازل هاي قطور استفاده نمود. زيرا كه تنها اين نازل ها مي توانند:

• ميزان آب مورد نياز را حمل كنند.

• فشار مورد نياز جهت رساندن آب به مواد در حال سوخت را فراهم كنند.

• فشار جت توليد شده را مداوم و ثابت نگهدارند.

زماني كه نياز به پرتاب آب به فاصله زيادي باشد بايد از نازل مدور كه هيچگونه ساييدگي نداشته باشد، استفاده نمود.

مقابله با حريق

1. نكات اساسي

اهميت رساندن آب (يا خاموش كننده هاي مناسب ديگر) به حريق در حد اقل زمان ممكن، مطلبي است كه در اين بخش تنها نكات كلي را مورد بررسي قرار خواهيم داد.

الف) عملي كه در بدو ورود انجام مي شود

قبل از صدور فرمان باز كردن جريان آب، آتش نشان بايد با نگاهي اجمالي، با توجه به نور آتش در يك مكان بسته، جنس مواد مشتعل و محل آنها را شناسايي كرده و ارزيابي نمايد كه آيا آتش به طبقات بالا سرايت كرده است يا نه. ارزيابي محل پس از ريختن آب در آتش بدليل پديدار شدن دود و بخار مشكلتر خواهد بود.
افراد اضافه هرگز نبايد در اطراف درهاي ورودي و يا پلكان ها تجمع نمايند زيرا با انجام چنين كاري از ورود هواي تازه به داخل ساختمان جلوگيري مي شود. اگر به هر دليلي مامورين بخواهند عقب نشيني كنند، شلوغي محل مانع از انجام اين عمل خواهد شد. علاوه بر اين وقتي افراد در شرايط سختي مشغول به كار هستند بايد در فواصل كار استراحت كنند. افرادي كه قرار است به جاي آنها كار را ادامه دهند، اگر در هواي آزاد ايستاده باشند در مقايسه با افراديكه در نزديكي محل آتش سوزي قرار دارند، احساس شادابي بيشتري مي كنند.

ب) پيش بيني راهي براي عقب نشيني

وقتي كه شیلنگ به داخل يك انبار كالا يا ساختماني كه محتوي اجناس زيادي است كشيده مي شود، در حين پيشروي در محل حادثه، مامورين بايد مراقب باشند كه آتش پشت سر آنها كاملآ خامـوش شده باشد، در غير اينصـورت ممكـن اسـت حـريق در اثر بي توجهي به كالاهاي پشت سر آنها سرايت كرده و از آنجا به درب ورودي برسد و مسير عقب نشيني آنها را مسدود سازد. در چنين شرايطي بهتر است كه براي باز نگهداشتن در از گوه استفاده شود (بعضي از مآمورين براي همين منظور با خود گوه حمل مي كنند). همچنين باز بودن در مي تواند به خروج دود و حرارت كمك كند.
وقتي افراد گروه براي مقابله با آتش به مكان خاصي اعزام مي شوند، فرد مسئول بايد مراقب باشد كه مسير عقب نشيني مامورين مسدود نگردد. پيشروي سريع مآمورين آتش نشان در پشت بام ممكن است باعث افتادن نردباني گردد كه افراد بوسيله آن به پشت بام راه يافته اند، يا ريختن آوار باعث مسدود شدن راه هاي عقب نشيني گردد. در صورت لزوم بايد فردي را مامور كرد تا مراقب اوضاع باشد و اگر اين افراد در محل تاريك و پر از دود كار مي كنند، بايد فرد راهنما از يك چراغ بمنظور مشخص كردن راه خروجي استفاده نمايد.

ج) منابع تآمين آب

در شیلنگ اصلي آب فقط مقدار معيني از آب مي تواند جريان داشته باشد و اگر پمپ هاي بيشماري از آن منشعب شوند، بعضي از آنها بدون آب خواهند ماند. بهترين راه حل، قرار دادن پمپ ها بر روي شیلنگ اصلي تامين آب مي باشد حتي اگر از محل آتش سوزي فاصله داشته باشد. شیلنگ اصلي داراي قطر بيشتري بوده و حجم بيشتري از آب در آن جريان دارد. اطلاعات مربوط به محل قرار گيري و ميزان آب براي مآمورين آتش نشاني حائز اهميت است. اگر ميزان آب در محل براي مقابله با آتش كافي نباشد بايد از اداره آب و فاضلاب بمنظور افزايش فشار آب كمك گرفت.

د) محل قرار گرفتن پمپ ها

محل قرار گرفتن پمپ ها تا محل آتش سوزي از اهميت خاصي برخوردار است. انتخاب اين محل به عوامل زيادي بستگي دارد. يكي از اين عوامل اين است كه وسايلي كه بايد از آتش دور نگهداشته شوند، نبايد در معرض حرارت شديد حريق قرار بگيرند، بنابراين بايد تا آنجايي كه امكان دارد، پمپ ها به آتش نزديك باشند. براي جلوگيري از افت فشاردر لوله بايد طول شیلنگ مورد استفاده را كاهش داد. از طرف ديگر، براي تآمين حداكثر ميزان آب از هر شير آتش نشاني، پمپ ها بايد تا حد امكان به شير آتش نشاني نزديك باشند. بنابراين اگر در نزديكي محل آتش سوزي هيچ شير آتش نشاني وجود نداشته باشد، بايد پمپ در نزديكي حريــق قرار داده شــود و آب از شيـر آتــش نشــاني به وسيــله شیلنگ هاي بلنـد (soft suction) به پمپ فرستاده شود.
اگر فشار ورودي شیلنگ هاي اصلي بالا باشد بمنظور كنترل راحت شیلنگ و نيز جبران عدم خاصيت هيدروليكي بايد از چندين خط در سر پمپ استفاده نمود. با اين حال لازم است كه تعداد خطوط منشعب از شیلنگ، از تعداد خطوطي كه جهت تغذيه پمپ در نظر گرفته مي شود، كمتر باشد. اگر فشار در خطوط اصلي نسبتا كم باشد، انرژي لازم براي غالب شدن بر افت فشار ناشي از طويل بودن شیلنگ تامين نمي گردد و در نتيجه ميزان آبي كه به پمپ مي رسد جهت تآمين جت هاي خاموش كننده آتش كافي نخواهد بود. وقتـي كه يك پمـپ مي تواند از منابع مختلف تغذيه مي شود بهتر است از يك collector pump استفاده نمود.

2. كار كردن در دود، حرارت يا تاريكي

الف) شرايط كار

بهترين محل براي مقابله با آتش، در نزديكي آن و بخصوص در سطح زمين است، چرا كه دود و گازهاي داغ ناشي از حريق، تصوير كاذبي از شرايط حريق ايجاد خواهند كرد. علاوه بر اين در يك فضاي بسته مثل اتاق، بدترين زمان، برخورد اوليه با آتش است. وقتي كه جت به آتش اصابت مي كند، ميزان زيادي بخار آب و اغلب دود تشكيل مي گردند كه بطرف محل خروج حركت مي كنند. با خروج اين دودها وضعيت بهبود خواهد يافت.

ب ) جريان الكتريسيته

زمانيكه آتش نشان وارد محل تاريك و آكنده از دود غليظ وارد مي شود براي ديدن اطرافش دچار مشكل مي گردد. بنابراين ضروري است كه در مورد خاموش كردن يا روشن نمودن برق مركزي تصميم گيري نمايد.
در اين مورد افسر آتش نشاني بايد با توجه به شرايط موجود، در مورد خاموش و يا روشن نمودن برق تصميم گيري نمايد. چراغ ها هميشه بايد روشن باشند مگر اينكه روشن بودن چراغ ها خطر ساز باشد زيرا وجود روشنايي حركت آتش نشان را در ساختمان آسانتر مي كند. از طرف ديگر، اگر در اثر حريق، ساختمان بطور جدي آسيب ديده باشد و احتمال اينكه كابل هاي برق از محل خود بيرون زده باشند وجود داشته باشد، براي پيشگيري از تماس آتش نشان با كابل ها، بايد جريان برق قطع شود. در ساختمان هايي كه رفت و آمد زيادي دارند، لازم است بدون توجه به شرايط تا خارج نشدن تمام مردم از ساختمان جريان برق برقرار باشد، زيرا قطع برق در چنين شرايطي مي تواند باعث گير كردن افراد در آسانسورها گردد و اگر چراغ ها ناگهان خاموش شوند باعث ايجاد تشويش و آشفتگي ساكنين خواهد شد. هر نوع جريان قوي برق بدون توجه به شرايط بايد قطع گردد مگر اينكه مربوط به آسانسورها باشد زيرا چنين جرياني ولتاژ بيشتري دارد و متقابلا خطرات بيشتري نيز در بر خواهد داشت.
اگر بر خلاف انتظار، جريان اصلي قطع شده باشد، قبل از وصل كردن مجدد جريان، بايد از عدم نقص فني در سيستم اطمينان داشته باشيم. كليد اصلي بايد هميشه قبل از اينكه با آن كار شود، آزمايش شود زيرا داراي طرح هاي مختلفي هست و ممكن است فرد سهوآ به جاي خاموش كردن جريان آنرا روشن كند يا بالعكس.
اگر نتوان از چراغ هاي ساختمان استفاده كرد، استفاده از برق اضطراري براي مآمورين آتش نشاني ضروري خواهد بود. اگر لازم باشد كه آتش نشان جاي خود را در ساختمان عوض كند بايد از چراغ هاي دستي استفاده كند، ولي اگر روشنايي ممتد در طبقات مختلف لازم باشد، لامپ هاي جعبه اي(box lamp) يا انواع نور افكن هاي مختلف پر تابل بكار گرفته مي شوند. لازم به ذكر است كه در مواردي كه نياز به مقابله با بخارات يا گازهاي قابل اشتعال وجود دارد، نبايد از لامپ هاي بدون پوشش استفاده شود. لامپ هاي جعبه اي بيشتر بمنظور روشن كردن پلكان يا ورودي ها، بكار مي روند و مي توان اين نوع چراغ ها را در راهروها قرار داد جاييكه هر دو طرف راهرو را روشن كنند و محل خروج را نيز نشان مي دهند.

3. پيشگيري از انتشار آتش

آتش از سه طريق مي تواند منتشر شود:
الف) ازطريق جابجايي (convection)
ب) از طريق انتقال(conduction)
ج) از طريق انرژي تابشي (radiation)
د ) تركيبي از سه مورد فوق
كه البته عامل اول، بخصوص در ساختمان هاي چند طبقه، مهمترين عامل انتشار آتش مي باشد. با اين وجود بيشتر آتش ها بوسيله ترکیبی از عامل ب،‌ج ود گسترش مي یابند.

الف) از طريق جابجايي

از آنجاييكه دود و گازهاي گرم به دليل سبك بودن، تمايل به بالا رفتن دارند (شكل 18)، هر منفذي را كه در سطح افقي باشد و اجازه خروج به آنها بدهد، پيدا خواهند كرد. مسير طبيعي حركت دود بطور عمودي و رو به بالاست تا جايي كه دود و گاز داغ ناشي از شعله به طرف سقف رفته و در آنجا بصورت قارچي شكل تجمع مي كنند. اگر درها باز باشند و نورگيرهاي افقي، مجاري تهويه، يا سوراخ هايي كه لوله ها يا مجاري سيم ها از آن عبور مي كنند در محل وجود داشته باشد، دود مي تواند از طريق آنها خارج شده و به پلكان ها و يا منافذ ديگر موجود در سطح افقي برسد. اين مسيرها شامل ورودي هايي مانند فضاي انواع آسانسورها، فضاي راه پله ها، دريچه هاي نورگير، نورگيرهاي سقفي، انواع نوارها يا تسمه هاي نقاله و… مي باشند. اگر كانال هايي جهت انتقال لوله از طبقه اي به طبقه ديگر وجود داشته باشد، فضاي موجود منجر به نفوذ گازهاي داغ و گسترش آتش مي گردد. بنابراين برآورد جزئيات موقعيت شامل شناخت سريع همه مواردي است كه مي تواند باعث انتشار آتش به صورت عمودي يا از پهلو به ساختمان هاي مجاور گردند.

آتش سوزي در هواي آزاد

هواي سرد به علت بالا رفتن دود و گازهاي داغ به داخل آتش(F) كشيده مي شود.

آتش سوزي در اطاق باز

هواي سرد از طريق پنجره و زير در به داخل كشيده مي شود. گازهاي داغ زير سقف جمع شده و از بالاي در و پنجره خارج شده و باعث شروع آتش سوزي هاي كوچك (FF) در وسايل چوبي مي شود.

 آتش سوزي در اتاق بسته

گازهاي داغ در زير سقف تجمع مي كنند. سپس سرد شده و روي زمين مي آيند، وقتي كه دوباره به داخل آتش كشيده مي شوند، فرآيند تكرار مي شود تا تمام اتاق داغ شود.
شكل های بالا : اين نمودار اصول انتشار آتش را بوسيله convection نشان مي دهد.
پنجره ها در انتشار آتش نقش اساسي دارند، زيرا حرارت به سرعت شيشه ها را شكسته و باعث مي شود كه شعله ها به بيرون كشيده شده و از آنجا به داخل پنجره هاي طبقات ديگر راه يابند. گاهي ممكن است طبقه مابين از حريق محفوظ بماند. از طرف ديگر، شيشه هايي كه در آنها سيم هاي نازك فلزي بكار رفته است، موانعي براي انتشار آتش بشمار مي روند و حتي ميتوانند براي مدت قابل توجهي آتش را تحت كنترل قرار دهند. اثاثيه هاي موجود در اتاق يا ساختمان هاي مجاور مي توانند از طريق شعله هايي كه از پنجره ها عبور مي كنند، مشتعل گردند. در صورتيكه شعله ها بتوانند از اطراف ديوارهاي بين ساختمان ها عبور كنند، ديوارها نمي توانند بعنوان يك مانع عمل كنند.

ب) از طريق انتقال

بيشتر فلزات رسانه هاي خوبي براي انتقال حرارت هستند. بنابراين انتها و كناره هاي همه تيرها، لوله ها، ستون ها و ديگر اشياء شبيه به آنها كه در بيرون از ساختمان قرار دارند و در ساختار آنها، فلز بكار رفته است و مي توانند حرارت را انتقال دهند مورد بررسي قرار گيرند. بعنوان مثال، اكثرآ دستگاه حرارت مركزي، مدتي بعد از ساختن ساختمان نصب مي شود و فضاهاي بازي كه براي عبور لوله ها در ديوارها ايجاد مي شوند، مي توانند به اين ديوارها آسيب برسانند. چنين لوله هايي اگر كاملآ دور از مواد قابل اشتعال قرار گيرند، خطر چنداني ندارند. ولي به ندرت چنين است و معمولآ اين لوله ها در معرض انبوه مواد قابل اشتعال قرار دارند. لوله هاي حرارت مركزي كه از نزديك ديوارها يا زير كف اتاق ها رد شده و اكثرآ نزديك الوار و گرد و غباركف اتاقها يا قرنيزهاي چوبي قرار مي گيرند مي توانند سبب انتقال حرارت گردند. لوله هاي عبور بخار نسبت به لوله هاي آب داغ كم فشار، خطر بيشتري دارند.
محور ماشين آلاتي كه روي پايه ها قرار گرفته اند و به سقف هاي چوبي نزديكند، مي توانند باعث گسترش آتش شوند. علاوه بر اين، اين محورها معمولآ در اثر روغن كاري آغشته به روغـن هستند كه خود مي تواننـد باعث انتقال آتش سـوزي به كف و سقف محل گردنـد.
اگرچه در ساختمان هاي مدرن از بتن آرمه استفاده مي شود ولي هنوز ساختمان هاي بزرگ زيادي وجود دارند كه بخشي از اسكلت آنها از بيم و تيرهاي آهني است. يكي از راه هاي انتشار حريق، از طريق همين بيمه هاي آهني است كه رسانا مي باشند. در برخي ساختمان ها، اين بيمه ها در معرض حرارت هستند بنابراين مي توانند هر گونه حرارتي را كه در ساختمان ايجاد مي شود، انتقال دهند. بنابراين در ساختمان هاي چند طبقه كه حاوي ساختار و اسكلت آهني با ديوارهاي آجري هستند، خود ديوارها ممكن است در مورد انتقال حرارت، مقاومت كنند ولي قسمت هاي آهني مي توانند به عنوان رساناي بسيار خوبي عمل كننـد و هر نوع جنس قابل اشتعـال در ساختمـان يا محوطـه مجـاور را دچـار حـريق سازنـد.
از طـرف ديگـر، قسمت هاي آهنـي كه با آجـر يا بتـون پوشيـده شده اند، مي توانند مقدار مقاومت قابل توجهـي در برابر آتش از خود نشان داده و سپس اين حرارت را به بخش هاي مجاور انتقال دهند. پوشش روي آهن ها نه تنها از گرم شدن محيط اطراف جلوگيري مي كند بلكه حرارت اطراف را به خود جذب كرده و در نتيجه از مشتعل شدن مواد اطـراف جلوگيري مـي نمايد.
هنگاميـكه از درهاي مقاوم در برابر آتش استفاده شود، بايد آنها را هميشه مورد بررسي قرار داد. البته درهاي آهني محكم كه گاهي در ساختمان هاي تجاري بكار مي روند، نبايستي كاملآ به عنوان موارد مقاوم در برابر آتش، محسوب شوند و بايستي به دقت مشاهده و بررسي گردند چون ممكن است اين درها بخاطر گرما باد كرده و باعث عبـور شعله از فاصلـه ميان در و چهارچوب، شـوند.

ج) از طريق انرژي تابشي

انتقال حرارت از طريق تابش در واقع مرحله اي است كه بواسطه آن حرارت از يك منبع به يك دريافت كننده منتقل مي شود كه اين انتقال بدون حرارت دهي، مداخله محيط و يا بدون حضور واسطه ها و مواد خاص صورت مي گيرد. به عنوان مثال گرمايي كه زمين از خورشيد دريافت مي كند از نوع امواج الكترو مغناطيسي يا انرژي تابشي مي باشد. و ثابت شده است كه اشعه هاي خورشيدي مي توانند باعث احتراق مواد قابل اشتعال گردند، بخصوص اگر از عدسي براي اينكار استفاده شـود.
انرژي تابشي در هر مقياسي كه باشد، عامل مهمي درگسترش آتش بشمار مي رود و يكي از عوامل مهمي است كه باعث آتش سوزي هاي جدي مثلآ از يك طرف به طرف ديگر خيابان مي گردد. شـدت تابش در واقع با فاصله كاهش ميابد بطوريكه يك فضاي بسيار باز با دامنه و پهناي زياد، از مؤثرترين نوع قطع آتش سـوزي محسوب مي شود.
انرژي تابشي براي آتش گرفتن قسمت هاي چوبي پنجره ها و يا درها، از شدت كافي برخوردار است و با شكستن پنجره ها و ورود گرما و تمركز حرارت، مي تواند باعث گسترش آتش شود. حرارت تشعشعي مي تواند از طريق پنجره ها عبور كند، بدون اينكه آنها را بشكند و در نتيجه باعث بروز آتش سوزي شود. نمونه هاي كلاسيك اين نوع آتش سوزي ها، در واقع مواردي هستند كه گاهي در نتيجه تمركز اشعه خورشيدي از طـريق بطري هاي آب رنگ شده موجود در پنجره هاي اتاق شيميدان ها يا از طريق تنگ هاي آب نوشيدني رخ مي دهنـد.
اگر اين حرارت بر روي سطح نورگيرها كه بوسيله ميخ يا گيره هاي سربي در جاي خود محكم شده اند، بتابد حرارت مي تواند باعث آب شدن گيره هاي سربي و سبب افتادن نورگيرها گردد و در نتيجه الوارهاي متصل به نورگير در معرض انرژي تابشي قرار گرفته و احتمالآ در اثر سرد نشدن به آتش سوزي ختم مي شوند. حرارت تشعشعي ممكن است كه باعث نرم شدن يا ذوب شدن سرب موجود در شيشه ها و پنجره هايي شود كه اغلب براي تزئين بكار مي روند و بدين ترتيب باعث سقوط پانل هاي شيشـه اي شود.
• پوشش هاي آب يا كف: با استفاده از يك لايه آبي water curtainبين ساختمان آتش گرفته و مكانيكه بايد محافظت شود مي توان از اثرات حرارت تابشي پيشگيري كرد. اسپري آب و بخار تشكيل شده مي توانند بخش قابل توجهي از حرارت تشعشعي را جذب كرده و بدين ترتيب، ساختمان حفاظت شده و تا دماي زير نقطه احتراق خنك مي شود. بنابراين هر گونه تلاشي بايستي در جهت حفاظت از كل سطح خنك شده ساختمان مذبور، صورت بگيرد تا دماي مذكور ثابت بماند.
كف با انبساط بالا قابليت پوشش دهي خوبي داشته و در شـرايط مناسب مي تواند در مقابله با حرارت تابشي مفيد واقع گردد
• خيس كننده ها: خيس كننده ها براي حفاظت از فضاهاي باز موجود در ساختمان هـايي كه مستعـد آتش سـوزي از طريق حـرارت تشعشعي مي باشند، تعبيه شده اند. در جاييكه اين تجهيزات نصب شده اند، مآموران آتش نشاني نيز مي توانند كمك هاي لازم جهت جلوگيري از گسترش آتش انجام دهند. معمولآچنين سيستمي در مقايسه با تجهيزات مآمورين آتش نشاني بهتر عمل كرده و مي تواند به پرسنل مذبور وقت بيشتري براي انجام كارهاي مربوط به اطفاء حريق بدهد. آتش نشان بايد اين نكته را مد نظر داشته باشد كه استفاده از خيس كننده در سطح وسيع مي تواند باعث افت فشار آب در سيستم گردد بنابراين براي استفاده از سيستم فوق به محدوديت ميزان آب توجه نمود.

د ) تركيب هر سه روش

اكثريت آتش سوزي ها، بواسطه تركيب اين سه مرحله، انتقال، جابجايي و تابش، گسترش مي يابد. در آتش سوزي هاي بزرگ، انتقال و تشعشع احتمالآ مي تواند در گسترش آتش سوزي بيشترين تآثير را داشته باشند. ولي انتقال، اغلب يك عامل كمك كننده محسوب مي گردد، بنابراين در ادامه بحث به اثرات و پيشگيري از گسترش آتش از طريق سه متد فوق مي پردازيم:
a) ديوارهاي مقاوم در برابر آتش سوزي: براي جلوگيري از گسترش آتش سوزي بهترين روش استفاده از ديواره هاي ضد آتش مي باشد. ديواره ضد آتش، ديواره اي است كه مي تواند كاملآ راه ارتباط آتش از يك محل به محل ديگر را مسدود سازد. ديواره هاي تفكيكي (كه قبلآ تحت عنوان ديوارهاي مشترك شناخته مي شد)، جزو اين گروه مي باشند. در ساختمان هاي قديمي تر، بيم هاي چوبي يا الوار هاي سقفي ممكن است درست از وسط ديوارهاي مجزا عبور كرده و از طرفي به طرف ديگركشيده شوند.
b) فضاهاي پنهان: سـوختـن مستقيـم در واقـع متـد اصلي گسـرش آتش در جـداره ها و فضاهاي پنهان، محسوب مي شود. البته گاهي جداره هاي توخالي در بيش از يك طبقه مشاهده مي شوند ولي بدليل آنكه هيچ باري را نمي توانند متحمل شوند، بندرت بكاربرده مي شوند. آنها معمولآ در اتاق هايي كه سقف بلند دارند و بواسطه يك طبقه كاذب، به دو بخش تقسيم مي شوند، يافت مي شوند. در صورت استفاده از چنين جداره هايي، لازم است كه با استفاده از حس لامسه، دماي جداره ها را مورد بررسي قرار دهيم.

جداره هاي توخالي گاهي با پوشال يا خاك اره يا غيره پوشيده مي شوند ولي اين نوع ساختار معمولآ مربوط به عايق هاي صوتي يا حرارتي مي باشند و اصولآ در اين راستا بكار برده مي شوند.
آتش معمولآ در ساختمان هايي كه از اين نوع ساختار استفاده مي كنند، گسترش مي یابد ولي اين انتقال معمولآ سريع نيست. سرعت انتشار آتش از طريق جداره هاي توخالي سريع تر است.
با لمس ديواره ها و نيم ديواره ها مي توان از گسترش آتش در فضاهاي پنهان مطلع شد. با لمس قسمت هاي بسيار داغ در فواصل زماني مختلف مي توان از وجود آتش در پشت ديواره ها آگاه شد. با مشاهده هر گونه تغيير رنگ پلاستر يا كاغذ ديواري و يا خروج دود از بين شكاف هاي پلاستر نيز ميتوان به وجود آتش در پشت اين ديواره ها پي برد.
هرگاه جاي كوچكترين شكي باشد بايستي بخش كوچكي از تيغه را بدقت بريد و آنرا چك كرد. در اتاقي كه آتش سوزي رخ داده، ديوارهاي پلاستر آنقدر داغ هستند كه نمي توان با دست برهنه آنها را لمس نمود وليlath پشت آن احتمالآ آنقدر تحت تآثير آتش قرار نداشته و همين امر ممكن است موجب برش غير ضروري ديواره ها گردد و بجاي مشخص نمودن وجود يا عدم وجود هرگونه آتش سوزي، موجب گمراهي گردد. وجود تارهاي عنكبوت در واقع علامت مطمئني است كه نشان مي دهد آتش سوزي از نقطه اي كه دريافت شده، حركت يا عبور نكرده است.
در ساختمان هاي قديمي معمولآ سيم كشي برق و يا لوله كشي هاي گاز بر روي تخته هاي آزاد (كه به ديوار نچسبيده اند) انجام گرفته است كه با بلند كردن اين تخته ها مي توان به گسترش آتش پي برد.

c) كانال ها و جاهاي ديگر: به هنگام ورود آب به كانال، بايد توجه زيادي صورت گيرد چرا كه بعلت ارتباط اين كانال ها با نقاط ديگر، ممكن است خسارات زيادي ببار آيد.
d) ذرات معلق در هوا: اين علائم در واقع نتيجه جريانات انتقالي و سوختن مستقيم مي باشند. حركت رو به بالاي هواي گرم شده در بالاي آتش سوزي مذبور، قطعات كوچك مواد مشتعل را گاهي به ارتفاع پرتاب كند و باد مي تواند آنها را تا فاصله زيادي ببرد. اين ذرات معلق در هوا، مي توانند باعث افروختن در نقاط ديگري گردند. بنابراين اين مواد پرتاب شده ممكن است از طريق پنجره هاي باز به داخل ساختمان هاي مجاور وارد شوند. بنابراين از تمام ساكنان اطراف خواسته مي شود كه پنجره ها را ببندند تا از ورود اين ذرات به داخل ساختمان ها جلوگيري شود. مآمورين گشت زني بايد در محل حضور داشته باشند تا در صورت ورود اين ذرات از طريق پنجره هاي شكسته، با استفاده از پمپ هاي دستي با آتش مقابله نمايند.

خطرهاي احتراقي و انفجاري

در بسياري ساختمانها، خطرانفجار يكي از خطرات جدي مربوط به آتش سوزي، بشمار مي آيد. انفجار ممكن است به دلائل زير صورت گيرد:
الف) گازهاي خطرناك حاصل از احتراق مواد در آتش سوزي يا گاز شهري يا انواع ديگر گازهاي متصاعد شده ناشي از ترك خوردگي يا شكستگي لوله ها
ب) نوع و محتوي مواد

الف) گازهاي خطرناك

خطرات ناشي ازاشتعال مواد سوخته نشده، تحت عنوان جريان برگشتي، مورد بررسي قرار گرفته است. بايد به ورودي هاي اتاق ها يا قسمت هايي كه در آن آتش براي مدتي در حال سوختن بوده توجه نمود، چرا كه ورود ناگهاني هوا مي تواند باعث فوران شعله از آن محل (flash-over)، گردد. اين پديده در برخي موارد مي تواند منجر به انفجار گردد.
نشت گازها يكي از عوامل اصلي خطر انفجار محسوب مي گردند. نشتي گازها به دلائل مختلفي همچون شكستگي يا ترك خوردگي لوله ها صورت مي گيرد. ترك خوردگي و يا شكستگي لوله ها در اثر انقباض يا انبساط آنها، يا ذوب لوله هاي سربي استفاده شده در كنتورهاي گاز مورد بوجود مي آيند. با ذوب شدن لوله هاي سربي، گاز هاي نشت يافته، معمولا مشتعل مي گردد ولي نمي تواند باعث انفجار گردند. در برخي ساختمان هاي صنعتي كه در آنجا عمليات جوشكاري صورت مي گيرد، مي توان سيلندرهاي گاز پتروليم مايع يا استيلن را مشاهـده نمود. نشت استيلن به علت ترك خوردگي لوله ها مي تواند منجر به انفجار گردد. بايستي بخاطر داشت كه گاز هاي نشتي مايع مثل پروپان يا بوتان بدليل آنكه از هوا سنگين ترند، ممكن است در زير زمين ها يا نواحي كم ارتفاع جمع شوند.

تهیه و تنظیم:‌ مهدی بختیاری کیا- کارشناس ایمنی و آتش نشانی

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

ایران آلارم

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. سلام.وبسایت جالبی دارید.دست گلتون درد نکنه